میرباقری تا مرا دید گفت شمر سریال آمد/ او گفت اگر شمر نشوی این نقش را از سریال حذف می کنم
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۱۱۸۳۶
روزنامه همشهری با محمد فیلی بایگر نقش شمر در سریال مختارنامه مصاحبه کرده است. بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
اخیرا 2عمل جراحی سنگین را پشتسر گذاشتید و بسیاری از مردم و مخاطبان این سریال پیگیر وضع سلامتی بازیگر نقش حکیم این سریال بودند. الان حال عمومیتان چطور است؟
خدا را شکر حالم بهتر است. فقط کمی سرگیجه دارم که بهدلیل مصرف 17قرص فشار و قلب و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوای استراحت دوره نقاهت، بقیه ساعتهای روز را چطور میگذرانید؟
اغلب خانهام و یکی از دوستانم یک فلش پر از فیلم برایم آورده که به لطف این استراحت اجباری فیلم میبینم و گاهی هم کتاب میخوانم. اما چون تأثیر قرصهایم زیاد است خیلی وقتها وسط تماشای فیلم یا کتاب خواندن خوابم میبرد. البته گاهی برای انجام کارهای اداری بیمه تکمیلی درمانم ناچارم بیرون بروم، البته چون پشت سرم را تراشیدهاند و شکل بدی پیدا کرده، کلاه سرم میگذارم.
جزو بازیگران پرکار تلویزیون هستید و از سال 70تاکنون در سریالها حضور پررنگی داشتهاید. کدام بازیتان را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
بیشتر نقشهایم را دوست داشتم که بازی کردم. مثل همین نقش بسیم، نقش شمر و حتی نقش آسانی که در سریال «چاردیواری» داشتم. اما بعضی نقشها را چندان دوست نداشتم و بهخاطر تامین معیشت خانواده قبول کردم؛ حالا این میان اگر نقشی را دوست نداشته باشی و تهیهکننده پولت را ندهد، دیگر خیلی ناراحتکنندهتر است.
مثل اینکه از همکاری با برخی تهیهکنندهها تجربه خوبی ندارید؟
بله همین اواخر 2ماه خانواده را رها کرده و به شیراز رفتم تا در سریالی بازی کنم. کار که تمام شد تهیهکننده پولمان را نداد. این موضوع باعث فشار و صدمه جسمی و روحی به من شد.
این روزها مشغول بازی در فیلم و سریالی هستید؟
جدیدترین کاری که پخش شده، سریال گیلدخت است. این سریال برخلاف سریالهای سطحی در سالهای اخیر که برای تلویزیون ساخته میشود کار خوب و استخوانداری بود و باعث شد مردم پای تلویزیون بنشینند.
منظورتان این است که در سالهای اخیر کارهای خوب کمتر در تلویزیون ساخته شده است؟دلیلش را چه میدانید؟
بله چون تلویزیون در گذشته برای ساخت سریال سرمایهگذاری میکرد اما حالا کارگردانها برای ساخت کارهایشان باید دنبال سرمایهگذار باشند. الان هم متنهای خوبی نوشته شده ولی چون اسپانسر نیست ساخته نمیشود و خاک میخورند.
گفتید بهخاطر بازی در این سالها، اصطلاحا قوری بندزده شدهاید، برای ایفای کدام نقشهایتان مصدوم شدید؟
بیشترین آسیبی که به من وارد شد مربوط به سریال روزی روزگاری بود. چون سوارکاری بلد نبودم قرار شد یک مربی سوارکاری یادمان بدهد، ولی حین آموزش همان روز اول زمین خوردم و دندههایم شکست. این را در پرانتز بگویم که بعدا فهمیدیم که طرف نعلبند بوده و خودش را مربی جا زده است. خلاصه اینکه آن روز دندههایم شکست و در ریههایم فرو رفت.
دکترها گفتند 21 روز باید بماند تا خوب شود، من هم با وجود درد کشندهای که داشتم، نگران بودم نقشم را از دست بدهم. اما فردای آن روز بچههای گروه من را سوار یک وانت کردند و پیش یک پیرمرد روستایی بردند که دندههایم را جا انداخت و مرهم مالید و 3روز بعد حالم خوب شد و برگشتم سر کار و این بار با یک مربی واقعی تمرین اسبسواری کردم.
یکی از تأثیرگذارترین نقشهایی که ایفا کردید، نقش شمر در سریال مختارنامه است. چه شد این نقش را پذیرفتید؟
باخبر شده بودم که آقای میرباقری برای سریالشان بازیگر انتخاب میکنند و خیلی دلم میخواست من هم در آن کار بازی کنم. روزی که تماس گرفتند و به دفترشان رفتم همین که وارد شدم گفت «شمر من هم آمد....» از این حرف تعجب کردم و با خودم گفتم «یعنی من آنقدر آدم بدی هستم؟....»
خلاصه وقتی گفت قرار است نقش شمر را بازی کنم اول ناراحت شدم. گفتم «من آنقدرها هم خشن نیستم چطور تصور کردید که میتوانم شمر شوم؟» اما آقای میرباقری اصرار کرد و گفت: «تو باید این نقش را بازی کنی وگرنه حذفش میکنم.» من هم با اکراه پذیرفتم. البته آن اوایل بازیکردن در این نقش برایم خیلی سخت بود اما بعد تصمیم گرفتم تا جایی که امکان دارد در نقشم فرو بروم و خوب بازی کنم و ماحصلش شد آنچه دیدید.
چه بازخوردهایی از آن نقش گرفتید؟
اوایل که سریال پخش میشد خیلی فحش میشنیدم، حتی یکبار کتک خوردم. چون مردم عاشق اباعبدالله(ع) هستند و برایشان فرق نمیکرد که شمر واقعی یا نمایشی هستم. ولی الان که سالها گذشته رفتار مردم خیلی متفاوت شده. خدا شاهد است هر جا میروم و مردم مرا میشناسند، بسیار مورد احترام قرار میگیرم. چون الان مردم دیگر به من منفی نگاه نمیکنند اینطور نگاه میکنند که یک بازیگر است که توانسته از پس نقشاش به خوبی بربیاید.
اگر قرار باشد دوباره نقش شمر را بازی کنید، میپذیرید؟
نه به هیچ وجه. چون مطمئنم اگر بخواهم نقش شمر را دوباره بازی کنم کارهایی ممکن است انجام دهم یا جوری بازی کنم که کار اول هم خراب شود و تصویر ذهنی مردم از نقش شمری که در مختارنامه بازی کردم از بین برود. نقش منفی شبیه شمر بازی میکنم اما دیگر شمر نمیشوم، چون میخواهم در آن نقشم محفوظ بمانم.
از احترام مردم یاد کردید، به زعم خودتان بعد از کدام بازی مردم شما را در کوچه و خیابان شناختند و بازخورد گرفتید؟
فکر میکردم بعد از روزی روزگاری من را بشناسند اما به سختی شناخته شدم و هر جا میرفتم باید معرفی میشدم که فلانی هست و فلان جا بازی کرده اما وقتی نقش شمر را بازی کردم همه جا شناخته شدم. هنوز هم گاهی جایی وارد میشوم به شوخی میگویند «شمر آمد!» من هم در جواب میگویم «شمر باباته!» (با خنده)
در این سالها نقشهای متفاوت و متنوعی بازی کردید. نقشی مانده که دلتان بخواهد ایفا کنید؟
الان نه، ولی وقتی جوان بودم دوست داشتم 2تا نقش را بازی کنم ولی هیچ وقت پیش نیامد. یکی نقش «کریمخان زند» و دیگری نقش «نادرشاه» بود. به اعتقاد من این دو نفر در تاریخ ایران خیلی مؤثر بودند و خدمات بزرگی ایفا کردند اما مهجور واقع شدند و هیچ وقت آنطور که باید معرفی نشدند. راستش حالا که با نقش شمر در ذهن مردم ماندگار شدهام، دلم نمیخواهد این نقش روی پیشانیام بماند. دوست دارم مردم من را با یک نقش مثبت به یاد بیاورند.
شمر را آوردیم!
محمد فیلی از بازخورد نقش شمر خاطرات بسیاری دارد که یکی از شیرینترینها را برایمان تعریف میکند:«بعد از پخش سریال مختارنامه برای بازی در سریال «هاتف» به کربلا رفتیم. یادم هست روز اول تا دهم محرم یعنی شلوغترین روزها درکربلا فیلمبرداری داشتیم. وسط این شلوغی بهخاطر ضبط برنامه باید جاهایی میرفتیم، اما عراقیها اجازه نمیدادند و میگفتند باید مجوز بیاورید.
بچههای گروه هم مرا همراهشان میبردند و میگفتند «شمر را آوردیم». چون آن زمان مختار در عراق پخش میشد و عراقیها من را میشناختند، اجازه میدادند که وارد شویم و... .» فیلی با یادآوری آن روزها لبخند زده و خاطره دیگری تعریف میکند: «یک اتفاق جالب برایم افتاد. برای زیارت وارد صحن حضرت ابوالفضل(ع) شده بودم اما دیدم به قدری جمعیت زیاد است که اصلا نمیشود داخل شد. به زبان لری خطاب به حضرت گفتم «ما رو تا اینجا کشوندی ولی آنقدر دور؟» باورتان نمیشود در چشم به هم زدنی نمیدانم چطور دستم به ضریح آقا رسید. این موضوع برایم خیلی غیرقابل باور بود.»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: همه برنامهها و سریالهای محرمی تلویزیون ؛ از مختار خبری نیست؟ ماجرای کفش واکس زدن بازیگر نقش حرمله در کربلا / لحظه به لحظه در نقش حرمله شکستم ملاقات با بازیگر مختارنامه که به آلزایمر مبتلاستمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: مختارنامه شمر نقش شمر بازی کنم سال ها نقش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۱۱۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خط قرمزی که به «نون.خ» کمک کرد/ ماجرای شکایت آقای خواننده چه بود؟
به گزارش خبرآنلاین،نشست خبری عوامل مجموعه نمایشی «نون.خ ۵» امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت با حضور مسعود کریمی خضرا مدیرگروه طنز سیما فیلم، مهدی فرجی تهیه کننده، صهبا شرافتی، کاظم نوربخش و ماشاالله وروایی بازیگران سریال در صداوسیما برگزار شد.
به گزارش مهر،مهدی فرجی تهیه کننده سریال در ابتدای سخنانش بیان کرد: امسال این سریال درصد قابل توجهی از فصل پیش بیننده بیشتری داشت که دلایل مختلفی هم داشت از جمله اینکه توانستیم سراغ یک قومیت دیگر هم برویم.
وی با اشاره به ۲ خط قرمز سازمان در حوزه مذهب و قومیتها بیان کرد: پرداختن به قومیتها حساسیت های فراوانی دارد که باید با مراقبت باشد. هر برنامه ای و هرکسی به راحتی نمی تواند به قومیت ها بپردازد. از اینکه اجازه دادند سراغ قومیت ها برویم ممنونم.
آشنایی مردم با سختیهای کار کولبرها
فرجی اضافه کرد: همچنین ممنونم از اینکه اجازه دادند به قصه کولبرها بپردازیم. امروز خانمی با بغض به من گفت که این سریال ما را با قصه این افراد آشنا کرد. خودمان شاید فکر میکردیم پرداختن به این مسایل سخت است اما ممنونم که گذاشتند در کنار لحظات کمدی و شاد، نقد هم داشته باشیم. مردم هم امروز می گفتند از دلایل علاقه شان به کار همین است که در کنار لحظات مفرح از درد مردم هم گفته می شود.
ماشاالله وروایی هم در ادامه گفت: فرزند یکی از کولبرها با من صحبت می کرد و درباره این می گفت که پدرش چه کار سخت و طاقت فرسایی دارد. عموم مردم این سریال را ستایش می کردند و می گفتند تلویزیون قصه های این چنینی بسازد.
صهبا شرافتی نیز بیان کرد: فصل پنج خیلی برایم سخت بود. من گواهینامه پایه دو نداشتم و اولین بار بود که سوار مینی بوس میشدم و رانندگی می کردم. این فصل خیلی برای من چالش برانگیز بود و لذت زیادی برایم داشت.
وی با اشاره به تماس های مخاطبان اضافه کرد: همه درخواست ساخت فصل بعدی را داشتند.
کاظم نوربخش نیز گفت: امیدوارم «نون.خ» باز هم فصل دیگری داشته باشد و در خدمت شما باشیم.
سوژههایی که لب مرز بودند
کریمی خضرا مدیر گروه طنز سیمافیلم هم عنوان کرد: سوژه امسال همانطور که آقای فرجی گفت لب مرز بود. شاید برای دوستان سوال باشد وقتی شاهین به مسجد می رود یا درباره نماز قضای یکی از شخصیت ها صحبت می شد، برخی نکات چگونه طراحی شد؟ اما ما دیدیم که قصه ها با ظرافت طراحی شد. من در اولین جلسهای که با آقای فرجی صحبت کردم برخی از این نکات مطرح شد. شاید فکر کنید این موارد سفارش سازمان بوده است اما کاملا دغدغه خود آقای فرجی و آقاخانی بود.
وی با اشاره مصدومیت عوامل این سریال با شوخی اضافه کرد: در این سریال گروه جانبازان «نون.خ» را داشتیم و همه شخصیت ها به نوعی با مصدومیتهای مختلفی در این فصل مواجه شدند.
جذابیت سریال به علت پرداختن به قومتهای مختلف
فرجی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره حساسیت پرداختن به قومیت ها بیان کرد: پرداختن به قومیت ها آنقدر حساسیت دارد که برنامه سازان سراغش نمی روند چون باید به زوایای مختلف لهجه، فرهنگ، پوشش و … بپردازند. خط قرمزها در این زمینه زیاد است و به اصطلاح گفته می شود «سری که درد نمی کند چرا دستمال ببندند» از این رو همکاران کمتر سراغ قومیت می روند و به خود تهران می پردازند چون با جاهای دیگر نمی شود شوخی یا نقد کرد و پرداختن به آنها خیلی سخت است. اما از طرفی هم حیف است و اتفاقا پرداختن به اینها به جذابیت سریال کمک می کند. مناظر شگفت انگیز، صنایع دستی درجه یک و … در شهرهیا مختلف ما وجود دارد پس چرا نباید از اینها برای سریال استفاده کرد.
وی در بخش دیگر این نشست درباره فیلمنامه و قصه سریال گفت: امیر وفایی که یکی از بهترین نویسندگان کمدی است و آقاخانی هم با کارگردانی خود به متن اضافه می کند.
این تهیه کننده درباره شکایت حسین صفامنش خواننده از سعید آقاخانی به دلیل استفاده از موسیقی او در سریال تصریح کرد: موضوع ربطی به آقای آقاخانی ندارد و به من به عنوان تهیه کننده مربوط می شود. ما در یکی از فصل ها هم از «شیرین شیرین» آقای محمدیان استفاده کردیم که او تماس گرفت و بسیار هم تشکر کرد و گفت این موسیقی موجب شعف و تحسین شده است. ما در بخش کولبرها از موسیقی آقای صفامنش استفاده کردیم، البته نافی موضوع مالکیت معنوی نیستم ولی تصورم نبود شکایت کنند. فکر می کردم او زنگ می زند و می گوید دمت گرم وقتی به کولبرها پرداختی از این قطعه استفاده کردی. حتما برای جبران ماجرا در خدمت هستم. در این ۲ فصل قبلی تلاشی هم صورت گرفت که بتوانیم با او مذاکره کنیم. سعید آقاخانی دنبال صدای بکری بود اما نشد از ایشان استفاده کنیم. آرزو دارم موفق باشند.
وی درباره اینکه پرداختن به قومیت ها سفارش سازمان بوده است یا خیر عنوان کرد: اینکه به قومیت کرد بپردازیم کاملا پیشنهاد خود آقاخانی بود. من متنی را به او دادم و گفت خیلی متن خوبی است اما انگیزه ای ندارد مگر اینکه به سمت یکی از قومیت ها برویم.
فرجی عنوان کرد: ریاست سازمان در دیدار اخیری که با عوامل داشت گفت با محوریت قوم کرد هر بار به یک قوم دیگر هم پرداخته شود و خود آقاخانی هم دغدغه همه ایران را داشت.
این تهیه کننده یادآور شد: کسانی که در تلویزیون کار می کنند شاید سفارشی کار می کنند چون کارفرمای ما تلویزیون است اما مذاکره می کنیم و سعید آقاخانی هم خیلی ظریف سراغ موضوعات می رود. خود ما ممیزی های اولیه را انجام می دهیم و میدانیم کجا ممکن است به کسی بربخورد.
نقدی به گویش و لهجهها در سریال نداشتیم
فرجی درباره ساخت فصل ششم تاکید کرد: درباره سری ششم صحبت کردن زود است. آقای آقاخانی پستی گذاشت و گفت این فصل پایانی بر مجموعه «نون.خ» است.
وی درباره مصدومان این فصل هم گفت: هفت نفر دست و پایشان شکست. آقای آقاخانی هم از ارتفاع سقوطی داشت که ۱۰ روز بستری بود و او را در ادامه فیلمبرداری با عصا دیدیم و باعث شد کمی نقشش تغییر کند.
فرجی درباره نقد به لهجه های سریال بیان کرد: من هیچ نقدی درباره گویش بلوچ ها ندیدم. ما بازیگران مختلفی از زاهدان و زابل و نقاط مختلف استان داشتیم. درباره کردها هم همینطور بود و از شهرها و نقاط مختلف در کار حضور داشتند.
وی درباره حواشی دلخوری کرمانی ها یادآور شد: درباره هموطنان کرمانی این توضیح را بدهم، من توضیحاتی به مسؤولان کرمان دادم و گفتم سوتفاهمی ایجاد شده و برخی نکاتی که مطرح می کردند هیچ ارتباطی با کرمان نداشت. فردی هم که نشان دادیم هزار کیلومتر قبل تر از کرمان بود و هیچ کدام از خانواده اش هم لهجه کرمانی نداشتند. ما از خود مردم کرمان هم نظر نارضایت گونه نداشتیم.
فرجی درباره انتخاب سیستان به عنوان یکی از لوکیشن های سریال نیز گفت: سعید آقاخانی علاقهمند بود منطقه ای انتخاب شود که لنج و دریا و جذابیت های بصری داشته باشد که بعد از جمع بندی قومیت بلوچ انتخاب شد.
ممیزی داشتیم اما کم
وی درباره اینکه سریال حذفیاتی داشته یا خیر توضیح داد: بالاخره به طور طبیعی حذفیاتی داشتیم ولی آنقدر نبود که به کار ما آسیب بزند. شاید از بسیاری از سریال های معمولی ممیزی ما کمتر بود.
کریمی خضرا نیز در پایان نشست گفت: سازمان امسال ارادت متفاوتی نسبت به ساخت این سریال داشت و در ارایه محتوایی که شاید پیش از این سابقه نداشته است تلاش کرد.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901368